ml> نباید گفت : قرآن مذکر گرا است - وبلاگ رسمی مدرسه ی علمیه ی شهیده بنت الهدی صدر
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 نباید گفت : قرآن مذکر گرا است - وبلاگ رسمی مدرسه ی علمیه ی شهیده بنت الهدی صدر

نباید گفت : قرآن مذکر گرا است

چهارشنبه 86 آبان 30 ساعت 12:52 عصر

گاهى ممکن است اینچنین برداشت شود که قرآن به مذکرها بهاى بیشتر مى دهد، و غلبه را از آن مذکرها مى داند و اگر زنى را به مقام فضیلتى مى ستاید آن را در زمره مردها به شمار مى آورد نه این که براى زن حساب جدایى باز کند و شاهد بر این مطلب آن است که در جریان مریم علیه السلام مى فرماید:
صدقت بکلمات ربها و کتبه و کانت من القانتین

کلمات پروردگارش را تصدیق نمود و از عبادت پیشگان بود.
و نمى فرماید و کانت من القانتات . زن در عین حال که کلمات الهى را باور دارد و به کتابهاى الهى ایمان دارد، و اهل قنوت و خضوع است با وجود این ، خداى سبحان به مردها استقلال مى دهد و مریم را در زمره مردها مى شمرد.
جواب این توهم همان است که ، فرهنگ محاوره غیر از فرهنگ ادبیات کلاسى و کتابى است . به همین جهت گرچه قرآن کریم در این موارد و در سوره آل عمران ارزشها را با الفاظ مذکر مى آورد و مى فرماید:

الصابرین و الصادقین و القانتین و المنفقین و المستغفرین بالاسحار

شکیبایان و راست گویان و عبادت پیشگان و انفاق کنندگان و استغفار کنندگان در سحرگاهان .
و همه را به صورت مذکر بیان مى کند، اما در سوره احزاب مشخص مى کند که در این فضائل ، زن و مرد همتاى هم هستند و به هر دو مصنف استقلال مى دهد و مى فرماید:

ان المسلمین و المسلمات و المومنین و المومنات و القانتین و القانتات و الصادقین و الصادقات و الصابرین و الصابرات و الخاشعین و الخاشعات ...

مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤ من و مردان و زنان عبادت پیشه و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شکیبا و مردان و زنان فروتن و...
و بعد مى فرماید:

والذاکرین الله کثیرا و الذاکرات اعدالله لهم مغفرة و اجرا عظیما
بطور کلى خدا بگونه اى بیان مى کند که هم معنا را به ما بفهماند و هم بفهماند که من با فرهنگ محاوره سخن مى گویم نه با فرهنگ کلاسیک . با این که در متن آیه تصریح مى کند و مى فرماید:
ان المسلیمن و المسلمات و المومنین والمومنات
اما در ذیل آیه نمى فرماید: اعدالله لهم و لهن بلکه مى فرماید: اعد لهم ، یعنى شما دیگر به این فکر نباشید که هر جایى سخن از کم و هم شد منظور مرد است بلکه طرز برداشت از قرآن را به ما نشان مى دهد.
بنابراین ، اگر درباره مریم علیه السلام مى فرماید: صدقت بکلمات ربها و کتبه و کانت من القانتین نه براى آن است که ما قانتات نداریم ، چون صریحا در سوره احزاب فرمود: والقانیتن و القانتات بلکه براى حفظ فرهنگ محاوره است ، و نشانه اش آن است که در طرف عکس هم این چنین است ، در طرف عکس هم باز بر اساس فرهنگ محاوره زن تبهکار را در زمره مردان تبهکار مى شمارد و در سوره یوسف مى فرماید:
و استغفرى لذنبک انک کنت من الخاطئین

استغفار کن از گناهت که حقا تو از خطاکاران بوده اى .
نه من الخاطئات . این نه براى آن است که ما خاطئات نداریم ، بلکه آن است که بر اساس فرهنگ محاوره سخن مى گوید.

نتیجه کلام این که : اولا، خود قرآن بیان فرموده که من با جان انسان ها سخن دارم و جان نه مذکر است و نه مؤ نث .
و ثانیا: آنجا که جاى ذکورت و انوثت است ، تن آدمى است و تن ، کارى با فضائل و معارف ندارد.
و ثالثا: اگر قرینه اى خاص در کلام نباشد و قوانین ادبى ایجاب نکند، آیات قرآن و کلام خداوند را باید بر اساس فرهنگ محاوره اى بین الملل حمل نمود.
و رابعا: آنها که داعیه تساوى زن و مرد را دارند، وقتى بخواهند از توده ناس ‍ - مجموع زن و مرد - سخن بگویند آیا مى گویند: مردها و زنها قیام کردند، مردها و زنها اعتراض دارند، مردها و زنها راى دادند؟ یا مى گویند: مردم قیام نمودند، مردم راى دادند و...؟ این فرهنگ محاوره و عرف بین الملل است . بنابراین نباید گفت : قرآن مذکر گرا است .


نوشته شده توسط : ع.خلیلی

نظرات دیگران [ نظر]